اردیبهشت 8, 1403

دیدار با پدر بزرگ کامپیوترهای شخصی

استیو ووزنیاک، رفیق شفیق استیو جابز

دنیای فناوری اطلاعات و ارتباطات، یکی از شخصیتای خاطره انگیز خود رو استیوو ووزنیاک می دونه. کسی که از اون به عنوان پدر بزرگ کامپیوترای شخصی در دنیا یاد می کنن و نقش مهمی در کارخانه کامپیوتر سازی apple در قرن بیستم داشت. اون همکاری استیو جابز فقید بود و همون نقشی رو در اپل بازی کرد که آدمایی چون پل آلن در کنار بیل گیتس در غول نرم افزار دنیا یعنی مایکروسافت ارائه کردن.

استیو، از موسسان اپله، جایی که نقش مهمی در تحولات ارتباطات و فناوری تاریخ معاصر از خود به یادگار گذاشت و عصر اینستاگرام و شبکه های اجتماعی و اسمارت فونا رو باید تبلوری از آزمایشگاهای پیشرفته اون به حساب آورد. استیو، مهندسی بود که هیچ وقت مدیر رده بالا در این شرکت نبود و کم تر اونو هم چون استیو جابز با لباس جین آبی رنگش، در مراسم و کنفرانسای خبری می دیدیم.

استیو جایز و استیو ووزنیاک، از همون اول کار شرکتشون، با بیل گیتس که بعدا مایکروسافت رو پایه گذاری کرد در رابطه بودن و بیل، براین سخت افزارای این دو استیو، برنامه نویسی می کرد و سیستم عامل می نوشت.

(استیو جابز در کنار بیل گیتس، دو معمار عصر دیجیتال تو یه قاب)

استیو دوم اپل که بود؟

خیلیا وقتی صحبت از اپل می شه، ‌فقط استیو جابز در خاطرشان نقش می بنده. در حالی که اپل، دو استیو داشت و استیو شماره ۲ به قول نشریه گاردین، نقش کم تر از استیو اول در apple و موفقیت هاش در عصر رایانه نداشت. هر چند در زندگی زناشویی با وجود ۵ بچه از ۴ همسرش و راه اندازی کار و کاسبیای موازی اپل خیلی موفق نبود و زود از این شرکت خداحافظی کرد، اما هم اونقدر دنیا اونو با اپل و جابز می شناسه. ثروت اون، ۱۰۰ میلیون دلار برآورد شده.

استیو یا استفان گری ووزنیاک، در آگوست ۱۹۵۰ میلادی در کالیفرنیا به دنیا اومد و کم تر از سه دهه بعد، یکی از تحولات عجیب عصر رایانه رو در شرکت اپل رقم زد. اون بچه خونواده ای چند رگه بود که هم نسل ایرلندی در اون جاری بود هم لهستانی-سوییسی. استیو، اولین ریانه اش رو در سن ۱۳ سالگی ساخت و تنها ۱۹ سال داشت که با استیو جابز ۱۴ ساله آشنا شد.
جعبه آبی یا BLUE BOX اون دو در اواخر دهه شصت میلادی، امکان بزرگی واسه اختران اونا بود چون که می تونستند از خدمات تلفن عمومی به رایگان بهره بگیرن.

(استیو ووزنیاک و همکاران دراپل روی اولین نمونه های رایانه های شخصی مشغول به کار بودن-دهه هفتاد)

استیو همیشه در مصاحبه هاش به این موضوع تاکید داره که در انجام کارای مربوط به رایانه و فناوری اطلاعات و کلا دنیای الکترونیک، پای درس استاد خاصی نبوده و هم چیز براساس هوش سرشار، کار همیشگی و خلاقیت و مطالعه حاصل شده.
عاملایی که به عنوان خصوصیتای کارآفرینی (Entrepreneurial Characteristics) مغزهای نخبه هزاره دوم میلادی هم مطرح شده و به نظر می رسه بخشی از سبک زندگی استیو باشه.

استیو، در وقتی که دنیا خبری از رایانه های شخصی نداشت، به دنبال روشی بود که رایانه رو به شگل امروزی روی میز هر کسی بذاره و دنیای mainframeای بزرگ و با صداهای وحشتناک رو پایان بده. رایانه هایی که استیو درست می کرد، از چند صد تراشه با به کم تر از ۱۰۰ تراشه کم شد.

این در واقع مقدمه واسه APPLE1 بود.

البته استیو همیشه با بیل گیتس بر سر نرم افزارای مختلفی که واسه دستگاه هاش می نوشت، مشورت می کرد به خاطر همین،‌حضور گیتس در کنار غولای اپل، چیزی عادی بود.

(کنفرانس خبری بیل گیتس و استیو جابز در نیویورک- ۱۹۸۵ میلادی)

اون ۴ سال قبل از بنیانگذاری رسمی اپل، در سال ۱۹۷۲ میلادی، مهندسی فعال در HP بود. جایی که حالا در مورد لوازم اداری، یه غول غیر قابل رد هستش.
به کار گیری Microprocessorا در طراحی و ساخت دستگاه های محاسب (computers) دلیل شد تا استیو به دنبال راه های نوآورانه واسه کوچیک کردن دستگاه های محاسبش باشه که راه اونو به سمت ساخت رایانه های شخصی صاف کرد.

کاری که استیو جایز با استیو ووزنیاک در گاراژ خونه استیو جابز انجام دادن، به خلق اپل منجر شد، مثل کاری که لری پیج و سرگئی برین در گاراژ خونه خانوم سوزان وویچتسکی که بعدا رهبر یوتیوب شد، صورت دادن و غول جست و جوی اینترنت یعنی google شکل گرفت. داستان گاراژا، داستانی نوستالژیک در کالیفرنیا هستش که تاریخ علم و ارتباطات جهان رو از این رو به اون رو کرد.
البته اون بعدا گفت که پیشرفت اپل از راه یه گاراژ که در فیلما به اون اشاره شده بود، کمی بزرگ نمایی آمیزه.

(استیو جابز، استیوو ووزنیاک و مایک اسکات در اکتبر ۱۹۷۸ میلادی و نمایش نخستینای اپل)

استیو، قبلا درباره دلایل انتخاب نام این شرکت به نام Apple‌گفته بود که واسه ما، مهم تر از ان نام، کاری بود که قصد انجامش رو داشتیم و وقتی دفتر کار شما تو یه گاراژ باشه، اون چه مهمه، محصول نهاییه نه یه نام!

نامی که اون دو در دهه هشتاد واسه شرکت خود انتخاب کردن، حالا که بیشتر از ۴۰ سال از اون واقعه میگذره،‌تبدیل به یکی از برندای صاحب نام جهان فناوری شده.
جایی که ارزشش رو چند صد میلیارد دلار برآورد می کنن و یکی از الهام بخش ترین شرکتای نیم قرن گذشته هستش.

ساخت اپل II در واقع حرکتی بود که شرکت تازه تاسیس این ۲ استیو جوون رو رونق بخشید. استیو هم چون بیل گیتس، دانشگاه رو رها کرد و از هوش خود در میدون کار و کاسبی علم بنیان (Knowledge based economy) بهره برد و ماحصلش، غولی به نام اپل شد.
اپل در سال ۱۹۸۳ میلادی نزدیک به ۹۰۰ میلیون دلار قیمت گذاری شد که رقم سرسام بیاری واسه یه استارت آپ اونم در بخش فناوری اطلاعات بود.

(تصویری نوستالژیک از استیو جابز و استیوو ووزنیاک)

ووزنیاک، یه مهندس بود اما استیو جابز نگاه بازاری تری به فعالیت کار و کاسبی اپل داشت بخاطر این در سال ۱۹۸۵ میلادی، این دو معمار عصر دیجیتال از هم جدا شدن.

استیو جوون در واقع پس از جدایی از اپل به کارای مختلفی مراجعه کرد . در اولین قدم تونست مدرک دانشگاهی‌اش رو هم یه سال بعد در ۱۹۸۶ دریافت کنه.
مدرکی که چند سالی به دلیل کنار گذاشتن درس، به اون نظری نداشت.

استیو پس از جدایی از اپل، روشی کارآفرینانه رو در پیش گرفت و یه استارت آپ به نام CL9 ساخت. ایشون میخواس در این شرکت جدید، لوازم خونگی آمریکاییا رو دیجیتالی کرده و کنترل اونا رو از راه دور کنه.
ایده آقای استیو از زمان خود جلو بود و خیلی مردم علاقه ای به این کار نشون نمی دادن و براشون خیلی مهم نبود که تلویزیون مشکی و سفید یا رنگی جدید یا یخچال چند قفسه بزرگ، از راه دور کنترل بشه یا نشه.

این مطلب را هم بخوانید :   رازهای محافظت از چهره های مشهور جهان را از زبان سه تن از این محافظان بشنوید

(استیو جابز و معرفی اولین مدلای رایانه شخصی مکینتاش)

ووزنیاک تنها ۴ سال پس از ثبت شرکتش، اونو به بهای کم فروخت. اون اما در سال ۱۹۹۰ میلادی، دهه ای که به انفجار دات کام مطرحه، از شهرتش به عنوان خلاق ترین مهندس دره سیلیکون استفاده کرد و با همراهی میشل کاپور، موسسه پیشگامان دنیای الکترونیک (Electronic Frontier Foundation) رو ساخت.

(تصویز کتاب بیوگرافی استیو ووزنیاک با نام Iwoz)

اون بعد در سال ۲۰۰۲ میلادی موسسه ای به نام چرخای زئوس که wwels of Zeus‌نام داشت راه اندازی کرد که با مخفف WOZ شناخته می شه.
هدف این شرکت، پیشرفت فناوری GPS بود.

هم چون شرکت قبلی آقای ووزنیاک، این شرکت هم ۴ سال بعد از ظهور، منحل شد.
ایشون در سال ۲۰۰۶ میلادی، بیوگرافی خود با نام Iwoz رو منتشر کرد و یکسال بعد به شرکت Fusion0io رفت که در مورد ذخیره داده و سرورهای رایانه ای فعالیت می کرد.

استیو ووزنیاک گر چه نخبه کار و کاسبی نبود، اما نقش موثری در تحولات عصر رایانه بازی کرد و شاید یکی از دلایلی که در دوران زناشویی موفقی نداشت و در آخر در بازنشستگی تصمیم به ازدواج با جنت هیل در سال ۲۰۰۸ گرفت،‌ همین باشه که وقت زیادی به کارای غیر از رایانه اختصاص نمی داد. اون در در سال ۱۹۷۶ با آلیس رابرتسون ازدواج کرد که ۴ سال بعد از اون جدا شد.
در سال ۱۹۸۱ میلادی با کاندیس کلارک آشنا شد و تنها ۶ سال با ایشون زندگی کرد.

از سال ۱۹۹۰ میلادی تا ۲۰۰۴ هم با سوزان مولکرن زندگی کرد و سومین ازدواج ناموفقش رو رقم زد.

(تصویر همسر استیو ووزنیاک در سن ۷۵ سالگی)

درباره زندگی باحال اون و همکارش، فیلمای زیادی ساخته شده

(تصویر Seth Rogen در نقش استیوو ووزنیاک در فیلم Jobs)

• جابز (فیلمی دربارهٔ زندگی استیو جابز محصول سال ۲۰۱۳. نقش استیو وزنیاک به وسیله بازیگری به نام جش گد هم بازی شد)

• حقیقتی دربارهٔ تشعشعات گوشی موبایل (فیلمی مستندی، محصول سال ۲۰۱۲ همراه با استیو وزنیاک)

• کمپ واز: جنونی تشویق برانگیز در بشردوستی (فیلمی مستندی محصول سال ۲۰۰۹)

(سکانس از فیلم استیو جابز که با حضور بازیگری در نقش استیو ووزنیاک همراه شده)

• راز تاریخی هک کردن (فیلمی مستندی، محصول سال ۲۰۰۱ همراه با استیو وزنیاک)

• پیروزی نرده ها (سریالی مستندی دربارهٔ ظهور کامپیوتر شخصی، محصول سال ۱۹۹۶)

• غارتگران دره سیلیکون (فیلمی از شبکه تلویزیونی تی ان تی که شرحی از گذشته شرکت مایکروسافت و اپل از سال ۱۹۷۱ تا سال ۱۹۹۷ داره، محصول سال ۱۹۹۹)

(سکانسی از فیلمی که درباره استیو جابز و استیو ووزنیاک ساخته شد و روبروی یه گاراژ تاریخ ساز رو به تصویر میکشه)

گشتی در سایت شخصی ووزنیاک

سایت اینترنتی استیو در این نشانی قرار داره.

(تصویر ایندکس پرتال شخصی استیو ووزنیاک )

سایت استیو، بخش جالی به نام اسمای عاشقانه به استیو داره.
در این سایت، متن مکاتباتی رو که کاربران جور واجور از اقصی نقاط جهان با پدر بزرگ رایانه های شخصی انجام دادن، به اشتراک گذاشته می شه.
این بخش رادر این نشانی دنبال کنین. در این نشانی، کاربران درباره موضوعات جور واجور با استیو رد و بدل کردن نظر می کنن و نکته باحال اون هستش که اون با حوصله نامها رو خونده و جواب شایسته ای به ارسال کننده های نامه ارائه می کنه.

استیو کلیه پاسخایی که به نامها میده رو در سایت به اشتراک میذاره و شما می تونین صدا نظر استیو ووزنیاک رو درباره مقولات جورواجور کار و کاسبی و فناوری و مسایلی مثل این در پرتال و بخش نامها ببینین.

نمونه یکی از ای میلای ارسالی به استیو و جواب قشنگتر و ظریف ایشون رو در زیر ببینین:

نامه یه کاربر به استیو ووزنیاک

hank you so much for replying to my first email! I wanted to ask you if you have seen the movie Pirates of Silicone Valley. If so I am wondering what was the best part of the movie for you? And was there anything untrue in the movie that you would like too bring to my attention? Did Jobs really let people throw food at each other like what was shown in the bar scene of the movie were you quit Apple. Jobs was portrayed too have a rather strong personality and seemed to step on people. Well I’ve bothered you enough and, can’t wait to tell my family that I had the opportunity to speak with you. I am glad you didn’t know what your invention was going to turn into because then I would probably not be able to write you tonight….lol thanks for everything.

متن جواب استیو به نامه طرفدارانش

The personal drives portrayed in the movie were amazingly accurate. So were the key personalities, but not some others. The incidents themselves were all a best try to represent events that really occurred but they often happened much differently or at different times or with different people.

I never quit Apple. That suggestion was based on an incorrect Wall Street Journal that said I was leaving Apple because I didn’t like things there. Actually, I had told the Wall Street Journal writer that I wasn’t leaving Apple because of things that I didn’t like and that I wasn’t even leaving, keeping my small salary forever as a loyal employee. I just wanted a small startup experience and a chance to design a smaller product again, a universal remote control.

ووزنیاک شاید تنها معمار بزرگ عصر دیجیتال باشه که در طول هفته واسه تعامل اینترنتی با جامعه هوادارانش وقت میگذاره. اونم تو یه شبکه اجتماعی، بلکه از راه پرتال اختصاصی. اون در توییتر صفحه شخصی داره که در این نشانی اینترنتی در دسترسه.

ووزنیاک، نخبه دنیای رایانه های شخصی درباره اش کم تر شنیده ایم و خوندیم. در باشگاه کارآفرینی دیجیتالی ما درباره این مرد و فعالیت هاش بیشتر می گیریم.

[ منابع: سایت شخصی استیو ووزنیاک، ایسنا، ایرنا، گاردین ]